تصور کنپناه برده به بالشت پرهزار بار هر بارکابوس سیمرغ میبیندمیپرد...ملکوتِ سپیدِ غارتصویرِ آخرین خوابِ پرنده...#مینامهرآفرینپی نوشت:از ورای کدام دریچه به جهان مینگری؟یک فیلتر سادهی عینک، میتواند بر بازنمایی پیرامونت در نگاه تو تاثیرگذار باشد حالا تصور کن فیلترهای دیگر از جمله ثروت، نژاد، عقاید فریز شده در زمان و مکان و ... چگونه درک انسان را از واقعیت وجودی خویش و آفرینش دگرگون میسازد و با تحریف تعاریف به همهچیز و هرچیزی در جهت حفظ منافع سازندگان و آورندگان خاصش! سوی مشخصی میدهد.در هر صورت، ذات واقعیت تغییر نمیکند این نگاه توست که به هستی معنا و رنگ میبخشد یا جلوههای زشت و زیبا را از آن میسِتاند و این تو هستی که تصویری که در تصورات خود پروردهای میتوانی چنان با آب و تاب و رنگ و لعاب به خورد ذهن دیگران بدهی و تقدس ببخشی که وجههی قُدسی به خود بگیرد و یا دست به تخریب تداعیهای دیگران در حوضچهی تفکرات پیروانشان بزنی، با اینحال، اقیانوسِ حقیقت، همیشه بکر و دستنخورده باقی میماند و دنبالکنندگان در پی دنبالشوندگان از مسیر درک اسرار هستی، دورتر و دورتر میشوند...از کابوس این کشتی رویایی بیدار شو، وقت غواصی در برمودای عشق و دانش و آگاهی است... تن به طوفان بزن مسافر...#مینامهرآفرینبه قول شاعر (این بیت به مولانا، باباافضل کاشانی، شیخ محمود شبستری، نجمالدین رازی و اوحدالدین کرمانی) نسبت داده شده؛#بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست،درخود(از خود) بطلب هرآنچه خواهی که توییو به قول شمس تبریزی:#خداوند، ما را از #درون مینگرد...
موضوعات مرتبط: تراوش های کوزه ی دل من(شعر، متن)، تراوش های کوزه ی دل من(کمی فلسفی، عرفانی)
برچسبها: شعرسپید, مینامهرآفرین (Why? خط سوم...
ما را در سایت خط سوم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sky2skyo بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1402 ساعت: 10:01